به نام بزرگترین گناهم عشق

تقدیم به س عزیزم ... دوستت دارم

به نام بزرگترین گناهم عشق

تقدیم به س عزیزم ... دوستت دارم

حرف های دل یک عاشق

بخواهی یا نخواهی دوستت دارم

بیایی یا نیایی منتظرت هستم

بخواهی یا نخواهی دق می کنم

اگر تو تنهایم بگذاری

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در غوغای زندگی

                         تا پایان فردا های فردا

دوستت دارم

                                                                   جزای آن هرچه می خواهد باشد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فکر نکن وقتی از تو دورم

                                  فراموشت کرده ام

تنها می خواهم به تو فرصتی بدهم

                                                                                   تا دلت برایم تنگ شود

نظرات 9 + ارسال نظر
سالی چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:17 ق.ظ

تلاش نکن که زندگی را بفهمی..
زندگی را زندگی کن ..!
تلاش نکن که عشق را بفهمی
عاشق شو ..!
و چنین است که خواهی دانست ..
این دانستن حاصل تجربه تو است..
این دانستن هرگز ویرانگر آن راز نیست...
هرچه بیشتر بدانی..
در می‌یابی که هنوز چیزهای بیشتر و بیشتر باقی است تا بدانی..

سالی چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:20 ق.ظ

درختها با زمین،و زمین با درختها،پرندگان با درختها،و درختها با پرندگان،زمین با اسمان،و اسمان با زمین،عشق می‌ورزند..تمام حیات در دریای بی انتهای عشق..موج می زند..بگذار عشق پرستش تو باشد بگذار عشق نیایش تو باشد...

سالی چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:22 ق.ظ

هرچه را که دوست بداری، همان خواهی شد..عشق کیمیاگری است..هرگز دوستدار چیزهای نا درست مباش..چون وجود تو را تغییر می‌دهد..هیچ چیز چون عشق توانایی تغییر را ندارد..عشق چیزی است که می‌تواند تو را بالا ببرد..تو را به عروج می‌رساند..چیزی فراتر از خود را دوست بدار...

سالی چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:23 ق.ظ

پیوند عشق واقعی حتی با مرگ گسیخته نمیی شود چه برسد به دوری... (ولتر)

سالی چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:28 ق.ظ

خودت را دوست بدار، شدیدا عاشق خودت باش و در همین عشق، غرور تو، نفس تو از میان خواهد رفت... و هر گاه نفس تو از میان رفت، عشق تو، به دیگران نیز خواهد رسید... و این دیگر ارتباط نیست، بلکه سهیم شدن است... و این دیگر رابطه‎ی فاعل .. مفعولی نیست، بلکه ذوب شدن و با هم بودن است، دیگر تب الوده نخواهد بود، یک احساس شدید اما خنک خواهد بود... هم خنک و هم گرم... این عشق، نخستین طعم از متناقض بودن زندگی را خواهد چشاند...

سالی چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:30 ق.ظ http://www.bikhiall.blogfa.com

سلام یکی یه دونه ی من..خوبی عزیزم؟
قالب جدیدتم خیلی خوشگله..مطلبتم حرف نداشت..مثل همیشه...

سلام مهربانم. خوبم. تو خوبی گلم؟ ممنون. مطالب من که به پای مطالب تو نمی رسد که می رسد؟ باز هم ممنون

سالی چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:31 ق.ظ http://www.bikhiall.blogfa.com

خیلی دوستت دارم...همیشه و هر جا ..توی تمام لحظه هام به یادتم..

من هم دوستت دارم و همیشه رسیدن به آرزو های عاقلانه ات آرزویم است

سالی چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:33 ق.ظ

گلم اون موضوع تا چند روز دیگه حل می شه..بازم ممنون

خوب خدا را شکر. من که دیگه دق کردم. بابا اونی که سمت چپ بدن من پشت قفسه ی سینه تاب تاب میزنه دله دل، سنگ که نیست خوب کوچیک میشه و تنگ برات دیگه مگه دست منه؟

سالی چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 09:34 ق.ظ

مواظب خودت باش....................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد